پوچستان

هیچ توضیحی ندارم

پوچستان

هیچ توضیحی ندارم

hichestan-e-man

اینو بهتون گفته بودم؟ نه فکر نمی کنم ،حالا ناراحت نباشین الان بهتون می گم.حتما همتون فکر می کنین اسم وبلاگمو از روی شعر سهراب کش رفتم_زرشک_نخیر اصلنم اینطور نیست بلکه اصلا قضیه برعکس هم هست یعنی این سهراب بود که الهام شعر" پشت هیچستان" رو از من گرفت.بله قصه اینجوری شروع شد که:

یه روز که دم درو داشتم آب و جارو می کردم از دور سهراب رو دیدم که خیلی تو خودش بود ،اصلا حتی وقتی صداش کردم هم نفهمید، منم شیلنگ آبو گرفتم طرفشو جسم و روحشو صفایی دادم و هم به این ترتیب متوجه من شد.بهش گفتم چته تو کتی_البته سهراب گاهی کت می پوشید ولی منظور من کت بود نه کت و البته نه گربه شمسی خانم و صد البته نه کتی دختر اقدس خانوم_خلاصه گفت آره چند وقته که حسابی اوضاع روح و روانم بهم ریخته _همون depressionخودمون_دیگه حس شعرگفتنو خط خطی کردن دفتر آبجی بزرگه و در و دیوار همسایه_همون تابلوها در واقع آثار هنری سهراب_رو ندارم.دیگه هیچ caseو subject مناسبی واسه خلق master pieceهام پیدا نمی کنم،(من با خودم:عجججججججججب)با کمی تأمل رو بهش کردمو گفتم:وارد شو ای شاعر سرخورده از جامعه ،اذن دخول داری که یافتیم مشکل depressionتو را .دِ چرا منو نگا می کنی بیا تو خودت بیا تو.تا حالا خونه ی منو دیدی_اُ فکر بد نکنین_بهترین جا واسه الهام گرفتن و سرودنmaster pieceاونم از نوع شعر سفیت همین جاست.با هم وارد شدیم گفتم اینجاست هیچستان من خوش آمدی...اینجا هیچستان منه، اینجا تمام رویای منه، اینجا دنیاست، اینجا خوده زندگیه،اینجا آخر مرگه،اینجا همه چی هست ولی هیچی نیست ، اینجا پوچستانه،پوچستان.(سهراب با خودش: عجججججججججب)اینجوری بود که من به سهراب یه ایده جدید دادمو اونم کارش گرفت و تونست مجموعه شعر هاشو کامل کنه. تعریف از خود نباشه ولی خدایی اگه من نبودم که هشت کتاب بوجود نمی اومد...اینه

 

 

پ.ن.

در واقع این متنو می خواستم روز تولد سهراب پست کنم که قسمت نشد.حالا کامنت یادت نره با وفا...

نظرات 3 + ارسال نظر
بابک 1385/07/20 ساعت 01:09 ق.ظ http://universe-love.persianblog.com/

درود...
اول که پوچستان بود خانومی...
مطمئنا بهش نمی خورد تو کتی اقدس خانوم اینا باشه...
مگه خونت کوانتومیه؟؟
قدرت و نمی دونن که...
شاد و پیروز باشی

جون داداش یه جوری بنال که حضم شه . کوانتومی چیه؟ زیر دیفلم بگو

سلام عزیز
می گما عجب دنیای بدی شده
آدم به چشماش هم نمی تونه اعتماد کنه!!!!!!!
اگه راست گفته باشی که بیچاره سهراب که اینجوری آبروش رفت
اگه زبونم لال دروغ گفته باشی که بازم بیچاره سهراب
چون الان داره توی گور می لرزه
نه از سرما
از عجایب خلقت ما آدمیان دو پای متفکر خلاق
راستی عروسیه دوست جونمه
آپ کردم
در پناه حق

خیلی دنیای بد و بی وفاییه

عرقیات مصرف میکنی ها...میرم میگم به حکومت که تو محارب نظامی اصلا!حالا ببین!:دی

نههههههههههههههههه خواهش می کنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد