دستاتو به ما نشون بده ...
کی می گه آدما رو می شه با نگا کردن تو چشاشون شناخت ؟
امروز من خودم فهمیدم که از رو دستاشون راحت تر می شه اونارو شناخت،
من به دو تا دست ظریف نگا کردم که خیلی هارو مست و اغوا کرده بود.
به دو تا دست کثیف نگا کردم که، هیچوقت با نگا کردن به چشماش نمی تونی از درون به لجن کشیده اش خبردار بشی، من به دو تا دست قوی نگا کردم که بازم با نگا کردن به چشماش نمی تونستی مهربونیه پشت غول اقتدارشو ببینی، 
ولی به دو تا دست زرد و خسته هم نگا کردم که، غم و تنهایی رو می شد از چشم های مبهوطش فهمید. 
من همیشه به دو تا دست نگا می کنم که هم قویه، هم صبور و هم مهربون. تو تا دست رو یادمه که شاید خیلی ظریف نبودن ولی پر ازمحبت بودن ، من هنوزم اونارو یادمه.
و ... دوتا دست رو همیشه نگا می کنم که عاشق هنراند ولی گاهی منو می ترسونن.
.................
............
..................... .......................
.............. یه چیزی بگو............. هرچی.......... نمی دونم
..............می خوام گوش بدم
چه فرقی می کنه
اهههههههههههه .................. چرا خفه خون گرفتی
....... .........................................
..
.................. .............. بجهنم...
............... ....
............................................................... .........
.................... کی؟................
نمی دونم..................
به من چه ..............
خفه شو.............
.................................... خفه شو گفتم
آرزو
امروز یه کتاب خریدم با مشخصات زیر:
آرزوهای بزرگ کودکان/اسم
نشر گل آفتاب/ناشر
مجموعه ای از آرزوهای کودکان ایران
من چند تاشو واستون انتخاب کردم که اینجا نوشتم حتما از خوندنش لذت می برین:
آرزو دارم درس پلیسی بخوانم 
برای اینکه پلیس بشم پلیس 110 و دزدان را دستگیر کنم و
دزدان را بیاورم کلانتری حساب آنها را برسم.
ما پلیسان باید هرچه رئیس کلانتری به ما بگوید اطاعت کنیم. ما پلیسان همیشه با هم هستیم
محمد – چهارم
من 5 تا آزرو دارم.
آرزوی شماره 1
من قدم بلند شه
آرزوی شماره 2
وزنم کم شه
آرزوی شماره 3
جامو از این جا عوض کنم
آرزوی شماره 4
پیش لیلا بشینم
آرزوی شماره 5
کفش پاشنه بلند داشته باشم
9 – یاسمن
بهترین آرزوی من این است که وقتی خواهرم به دنیا آمد اسمش را سفید برفی بذاریم تا جادوگر بدجنس به او سیب سمی بدهد.
سارا – کلاس دوم
من آرزو ی دارم دیگه مدرسه نرم چون دیگه سوات دارم و همه ی حروف الف با را بلدم
محمد – کلاس اول
من آرزو دکتر بشم برای اینکه بچه ها را آمپول بزنم
رضا
خدا جون آرزو می کنم که مادرم با مادر شوهرش آشتی کند
و این قدرقهر نکند و مادرم با مادر شوهرش خوب و مهربان باشد.
پیمان – کلاس اول
آرزو دارم که خوب و تمیز و پاکیزه باشم و دیگر فوش میدادم ندم . همیشه دوا می کردم .
همکلاسی ها را می زدم . تو فوتبال به دوستم زیر لنگی می زدم . معلم را عضیت می کردم
دیگه خوب باشم.
صادق – کلاس 2
1- رعیس جمهور بشم.
2- آرزو می کنم پدر و مادرم تا وقتی ما زنده هستیم نمی رند
3- من امروز نیم ساعت کامپیوتر بازی کنم.
آبتین- 9 ساله
من فقط آرزو می کنم که یکبار تنهایی برم حمام
سحر – کلاس اول
منم آرزو دارم که یه hammesterداشته باشم.
اینا فقط چند تا بود ضمنا حمین جا متزکر می شم که من در اصل مطن ها هیچ دخالطی نداشتم
راصتی شما چه آرذویی دارین؟