تعطیلات عید خود را چگونه گذراندید؟

خوب هنوز که تموم نشده که بگم چگونه گذراندم ولی تا اینجا که بد نبوده تا ساعت 1 بامداد ته تلویزیون رو بالا میارم بعد تا 12 ظهر به نرگس های قشنگم _همون چشام_ استراحت می دم و بعد یکمی ول می گردم تا نهار بخورم بعدشم باز پای تلویزیونم دیگه البته گاهی این وسط یه کتابی می خونم کمی هم تمرین می کنم البته کارهای دیگه ای هم اگه پیش بیاد انجام می دم مثلا می رم مهمونی یا از این جور چیزا دیگه خلاصه هر جوری باشه سعی می کنم این تعطیلات بگذره دیگه . این فیلم های تلویزیون که اصلا بی خودن بار دراماتیکی ندارن. امشب برنامه ی سینما  86 فیلم باغ های کندلوس رو گذاشت اه اه اه با اون بازیگرای لوسش _ محمد رضا فروتن ، اصلا این پسره یه چیزیش می شه خوبه حالا اینجا جمهوری اسلامیه _ اینو گفتم که بگم موضوع فیلم _البته یه بخش جزییش_ این بود که دختره که سرطان داشت می خواست که دوستش بعد از مرگش با شوهرش ازدواج کنه و اینا . بعد من با خودم فکر کردم دیدم تا حالا هرچی از این فیلم های دهقان فداکاری بوده همش زنه می خواسته بمیره شوهرشو دوس داشته واسش زن گرفته اون وقت تو کتاب فارسی اسم دهقان فداکار ریزعلی خاجویه  ؟؟

حالا از اینا که بگذریم این پسر همسایه ما که داماد شده به میمنت و مبارکی اول فروردین هم مراسم شون بود خیلی انسان عقده ای و ندید بدید می باشد آخه از همون اول فروردین تا امروز تقریبا هر شب خونه مادر خانومش بود خوب شد ما حاضر نشدیم پیشنهادشون رو قبول کنیم _البته خوب مستقیم که پیشنهاد ندادن ولی من می دونم که می خواستن بدن آخه کشته ی مرام و خانومیه من شده بودن راس می گم خودم فهمیدم_ خلاصه که خدا بهمون رحم کرد نمی دونستم اینقدر دختر ندیده اس . ایششش

ولی من آخرشم نفهمیدم این فیلم چه جوری تموم شد شرط می بندم که خود کارگردان هم نفهمیده چه کار کرده؟؟

پ.ن.

دلتون بسوزه اینجا داره یه عالمه بارون میاد...